جام جم فلسفه

فلسفه در دنیای مجازی ( آنچه روزانه در دنیای مجازی ُروزنامه ها و مجلات تحت عنوان فلسفه نوشته می شود اینجا ببینید)

جام جم فلسفه

فلسفه در دنیای مجازی ( آنچه روزانه در دنیای مجازی ُروزنامه ها و مجلات تحت عنوان فلسفه نوشته می شود اینجا ببینید)

سه شنبه ۱۱ تیر

 

سه شنبه ۱۱ تیر 


در بخش دوم امروز مطلب جدیدی در نشریات منتشر نشده است. (بخش دوم مختص نشریات است)


· پیوند ذهن به رفتار نزد رفتارگرایی فلسفی

این واقعیت که "ذهن" یک نام جوهری است یا اینکه ما از "حالات ذهن" سخن می‌گوییم نباید ما را به این فرض بکشاند که "ذهن" مانند نام یک ماهیت به‌خصوص عمل می‌کند و حالات ذهن، حالات این ماهیت هستند. اگر "ذهن" مانند "دانشگاه" مانند نام یک نوع ماهیت مادی یا غیرمادی ("روحی") عمل نمی‌کند چگونه عمل می‌کند؟ شاید ما اذهان را به موجوداتی، قابلیتی نسبت می‌دهیم که چنان خود را سازگار می‌سازند که ما می‌توانیم بگوییم "از جهت عقلی "سازگار" ساخته شده‌اند.

 

 

 

· تأملی در باب حقیقت ایمان

معنای ایمان در جغرافیاهای فکری مختلف. جالب است و ما به شما مشاهده آن را پیشنهاد می کنیم. نتوانستیم هیچ گونه خلاصه ای از آن ارائه دهیم. پس خود ببینید.

 

 

 

· تناقض از دموکراسی تا تمامیت‌خواهی - گفت‌وگو با عباس میلانی

اندیشه روسو در گیرو‌دار انقلاب فرانسه تاثیرات عمیق و البته متناقضی از خود بر جای گذاشت. از یک سو ژاکوبن‌هایی که خواستار عمل انقلابی و اعدام شاه بودند خود را پیرو و ادامه دهنده اندیشه روسو می‌دانستند و هم اینکه اندیشه‌های روسو از سوی لیبرال دموکرات‌ها بررسی و استفاده شد. این دوگانگی و دو سویی چگونه قابل تحلیل است؟

 

 

 

· سنت ما و محدویت رشد - خشایار دیهیمی

هگل در مقدمه‌اش بر کتاب تاریخ فلسفه‌اش می‌نویسد: «هر آنچه هر نسلی در علوم و از نظر تولید فکری به بار می‌نشاند میراث نسل‌های متوالی است که انباشته شده‌اند؛ این گوهر مقدسی است که همه نسل‌های بشری شاکرانه و شادمانه هر آنچه را که در زندگی دست گیرشان بوده است، هر آنچه را که از دل طبیعت و از دل روح انسانی برآورده‌اند به پایش ریخته‌اند. میراث‌بری در این معنا یعنی اینکه هم باید آن را بپذیریم و هم خودمان را بدان متعهد کنیم.»

 

 

 

· رویکردهای زندگی اصیل از دیدگاه مارسل۱1)

انکار هستی فرو افتادن به دام نهیلیسم و پلوئرالیسم افراطی است. اگر انسان هستی را انکارکند در واقع معنایی متعالی و وحدت بخش را انکار کرده­است که تکثر موجود در تمام حوادث تاریخی را غایت می­بخشد و بدانها محتوا می­دهد. اعتراف به هستی اعتراف به این است که سبب کرامت و معناداری حیات انسانی مشارکت انسان در چیزی سرمدی­ است.چنانکه گذشت هستی از مقوله راز است و پژوهش و کاوش درباره آن از کاوش در خویشتن آغاز می­شود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد